سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط

تلخ میگذرد خیلی تلخ

پیشتر ها گفته بودم

عشق من به تو

نه از جنس ذلیخا به یوسف است

و نه حسادت برادرانش

بلکه عشق یعقوب است به یوسف

اما حال میگویم عشق من دیگر عشق یعقوب هم نیست

اصلا عشق نیست

بلکه

جنون است با طعم دربه دری


نوشته شده در چهارشنبه 95/2/8ساعت 11:34 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

دل تنگ شده م

خیلی

و من مانده م با ذوقی که

از سرچشمه خاموش شده


نوشته شده در چهارشنبه 95/2/8ساعت 12:57 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

این روزها پرم از نبودنت

پرم از دلتنگی

و پرم از تنفر 

کجاست حافظ 

که از رندی بگوید

از جفای یار بنالد

کاش حافظ  در تفالش 

کمتر از فراق میگفت

واز هجران

هجرانی که این روزها 

مشق زندگی م شده

و جانم را به آتش بی وفایی سوزانده

کجایی حافظ 

که در این پریشانی تسلای دل زخم خورده م باشی

و مرا مژده وصل یار دهی


نوشته شده در شنبه 95/2/4ساعت 12:3 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

موجی پریشانم که مدام

 به شن های ساحل  و قعر دریا کوفته میشوم

سرگردانم 

و پریشان حال

گویی اینجا اخر دنیای من است


نوشته شده در جمعه 95/2/3ساعت 10:8 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

هیچ حواست هست؟!

چوب خط نبودن هایت دارد پر می شود

و انتظار که نه احتضار من طولانی تر


نوشته شده در سه شنبه 95/1/31ساعت 10:30 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

بی تو هر شب در کنج دلم شام غریبان دارم

دل خوش کرده ام به روزهای با تو بودن

هرگز این دنیای تازه برای من آشنا نمی شود


نوشته شده در سه شنبه 95/1/31ساعت 10:56 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

سیلاب در راه است

رود چشمان من طغیان 

کرده است

و آسمان دل

هوایش همچنان طوفانی است


نوشته شده در جمعه 95/1/27ساعت 11:56 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >