دست خط
آغوش می گشاییم
هر یک از ما
برای خاطرات خوشمان
چقدر این خاطره ها
عطر تو را دارند
عطر خوش دلدادگی...
نوشته شده در سه شنبه 94/6/10ساعت
10:37 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
من فقط
در هوای عشق تو
نفس میکشم
ناراحت که باشی
هوا کم می آورم
برای زنده ماندن
با من کمی
لبخند به لب کن
نوشته شده در دوشنبه 94/6/9ساعت
10:44 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
جان کندن مرا
نمیفهمی تو
پس این خداحافظی ها:(
نوشته شده در دوشنبه 94/6/9ساعت
1:39 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
دستانت را میگیرم
دنیا
مال من میشود
چه گنجی است
دستان مهربانت
نوشته شده در دوشنبه 94/6/9ساعت
11:9 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
عطر نفس هایت
مشامم را
پر میکند
هر بار
خیالت را
در آغوش میکشم
از دور...
نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت
11:45 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
من
تو را
میخواهم
بدون تو
عشق
معنا ندارد
نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت
10:32 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( بدون ) |
چشمان تو
فتنه من است
مرا کافر میکند
به تمام چشمان عالم
جاذبه مردمک سیاه چشم تو
نوشته شده در چهارشنبه 94/6/4ساعت
11:32 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( یک ) |