سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط

دست

بر می آوردم

در برابر چشمانت

هر دعایی

مستجاب است


نوشته شده در شنبه 94/10/26ساعت 10:20 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

مدت هاست

دیگر نمینویسم

هنوز برای نوشتن

باید سالها

چشمان سیاه تو را

من بخوانم...


نوشته شده در یکشنبه 94/10/20ساعت 7:21 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

دلتنگت شده ام 

این را  تپش قلبم می گوید

 محکم به سینه م می کوبد

میخواهد انتقام دلتنگی اش را از من بگیرد

اما من بی تاب ترم


نوشته شده در پنج شنبه 94/10/10ساعت 11:34 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

ابروانت

که در هم میروند

مشتی می شوند

پر قدرت

که قلب مرا

محکم

فشار می دهند

گره بگشا

از آن دو کمان

لختی بخند...


نوشته شده در یکشنبه 94/10/6ساعت 9:56 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

طلوع

میکند لبخند

بر هلال لبت

حلال میشود

زندگی بر من...


نوشته شده در چهارشنبه 94/10/2ساعت 8:8 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

تو

از من

از دلم

از شورم

از فکرم

بی خبری

و مرا

دایم

در آغوش داری!


نوشته شده در سه شنبه 94/10/1ساعت 9:36 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |