دست خط
من چشم گذاشتم و تو قایم شدی
چشمانم را که باز کردم نبودی..
هزار هزار بار گشتمت
اما نیافتمت
خودت را برای همیشه گم کرده بودی
و من هنوز مبهوت از شوکی که به کودک درونم وارد شده بود
واعتمادی که به تو و بازی قایم باشک کرده بودم
هنوز پای آن دیواری که چشم بسته بودم منتظر مانده م
نوشته شده در شنبه 95/8/15ساعت
6:37 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( 2 ) |