دست خط
این روزها پرم از نبودنت پرم از دلتنگی و پرم از تنفر کجاست حافظ که از رندی بگوید از جفای یار بنالد کاش حافظ در تفالش کمتر از فراق میگفت واز هجران هجرانی که این روزها مشق زندگی م شده و جانم را به آتش بی وفایی سوزانده کجایی حافظ که در این پریشانی تسلای دل زخم خورده م باشی و مرا مژده وصل یار دهی
نوشته شده در شنبه 95/2/4ساعت
12:3 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |