سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط

[نوشته ی رمز دار]  


نوشته شده در جمعه 95/2/10ساعت 11:39 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

من قهر میکنم

تو گل برام بیار 

دلگیر میشمو

تو از دلم درار
وقتی دلت گرفت

منو صدا بزن 

وقتی دلت گرفت بشین کناره من


نوشته شده در پنج شنبه 95/2/9ساعت 11:18 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

تلخ میگذرد خیلی تلخ

پیشتر ها گفته بودم

عشق من به تو

نه از جنس ذلیخا به یوسف است

و نه حسادت برادرانش

بلکه عشق یعقوب است به یوسف

اما حال میگویم عشق من دیگر عشق یعقوب هم نیست

اصلا عشق نیست

بلکه

جنون است با طعم دربه دری


نوشته شده در چهارشنبه 95/2/8ساعت 11:34 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

دل تنگ شده م

خیلی

و من مانده م با ذوقی که

از سرچشمه خاموش شده


نوشته شده در چهارشنبه 95/2/8ساعت 12:57 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

این روزها پرم از نبودنت

پرم از دلتنگی

و پرم از تنفر 

کجاست حافظ 

که از رندی بگوید

از جفای یار بنالد

کاش حافظ  در تفالش 

کمتر از فراق میگفت

واز هجران

هجرانی که این روزها 

مشق زندگی م شده

و جانم را به آتش بی وفایی سوزانده

کجایی حافظ 

که در این پریشانی تسلای دل زخم خورده م باشی

و مرا مژده وصل یار دهی


نوشته شده در شنبه 95/2/4ساعت 12:3 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

موجی پریشانم که مدام

 به شن های ساحل  و قعر دریا کوفته میشوم

سرگردانم 

و پریشان حال

گویی اینجا اخر دنیای من است


نوشته شده در جمعه 95/2/3ساعت 10:8 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

<      1   2