سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط

هیچ حواست هست؟!

چوب خط نبودن هایت دارد پر می شود

و انتظار که نه احتضار من طولانی تر


نوشته شده در سه شنبه 95/1/31ساعت 10:30 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

بی تو هر شب در کنج دلم شام غریبان دارم

دل خوش کرده ام به روزهای با تو بودن

هرگز این دنیای تازه برای من آشنا نمی شود


نوشته شده در سه شنبه 95/1/31ساعت 10:56 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

سیلاب در راه است

رود چشمان من طغیان 

کرده است

و آسمان دل

هوایش همچنان طوفانی است


نوشته شده در جمعه 95/1/27ساعت 11:56 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

یکی بود و یکی که دیگر نیست

و دلی که لبش را به خنده نگشوده مرد

طفلک آرزوها داشت برای خودش


نوشته شده در دوشنبه 95/1/16ساعت 12:15 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

شنیده ای مرگ پایان زندگی ست؟

باور نکن من روزی هزار بار میمیرم

اما این زندگی تمام شدنی نیست


نوشته شده در یکشنبه 95/1/15ساعت 12:45 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

مرور میکنم گذشته را سطر به سطر

 خط میزنم   عهدهایی را که همه   شکستی 


نوشته شده در یکشنبه 95/1/8ساعت 9:51 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |

عمو نوروز پشت در خانه دلم بمان

اینجا همیشه زمستان است

قلب های مردمش یخ بسته اند


نوشته شده در یکشنبه 95/1/1ساعت 12:59 صبح توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |